آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

نی نی کوچولوی من

کالسکه سواری

دیروز بلاخره کالسکه آراد رو از خونه مامانم به خونه خودمون انتقال دادم و آراد کالسکه سواری رو افتتاح کرد . حدود یه ساعتی قدم زدیم .فقط یه بار گریه کرد و مجبور شدم از کالسکه بر دارمش و یه ذره تو بغلم نگهش دارم . دوباره که آروم شد گذاشتم سر جاش . طفلی کلی تعجب کرده بود . آخه به خاطر هوای سرد زیاد بیرون نبرده بودمش . همش تو محیط خونه بود . بیرون رو دیده بود دیگه خواب و گشنگی از یادش رفت . چشماشو گرد کرده بود و اطراف رو نگاه میکرد. برای خودم هم خوب بود من که قبلا یه روز هم خونه نمینشستم حالا مدتی بود خونه نشین شده بودم . حالا هی منتظرم کی هوا دوباره آفتاب شه با آراد گلم بریم پیاده روی. گرچه هر چقدر هم که آفتاب باشه بازم هوا سرده چون بلاخره ...
27 دی 1390

سه ماهگی آراد

آراد خوشگلمو برای چکاپ بردم پیش دکتر. ولی کاش نمیبردم . اتاق انتظار پر بود از بچه های مریض که سرفه و عطسه میکردن. خیلی نگران شده بودم و صد بار به خودم لعنت فرستادم که چرا بچه سالم رو تو این محیط آلوده آوردم . دکتر هم کار خاصی نکرد . چند لحظه بیشتر روش وقت نذاشت .فقط گفت همه چی خوبه .وزنش هم 7 کیلو و خورده ای بود.خلاصه کلی دعا کردم که آرادم مریض نشه .خدا رحم کرد چند روزیه آراد سینمو خیلی سخت میگیره و فکر کنم یواش یواش داره شیر خشکی میشه . کاش اینجوری نشه . تاحالا هر دو رو با هم میدادم .ولی الان شیر خشک رو ترجیح میده و اونقدر گریه میکنه که مجبور میشم شیر خشک بدم.دوست داشتم حداقل تا 6 ماهگی شیر خودمم بدم.فعلا که دارم مبارزه میکنم ببینم کی کم ...
24 دی 1390

بدون عنوان

آراد  جونم 2 روز دیگه 3 ماهه میشه . امروز قراره ببرمش دکتر برای چکاپ . خیلی بامزه شده  و خودشو تو دل همه جا میکنه .حسابی هم خنده رو و خوش اخلاقه .تازگی ها فهمیدم علاقه خاصی هم به تلوزیون داره . دیروز یه جوری فوتبال نگاه میکرد انگار کارشناس فوتباله !! گاهی هم بی خودی میخندید !! خواب شبش هم خیلی بهتر شده.از 1 شب تا 6 صبح یکسره میخوابه . بعد هم شیر میخوره و دوباره میخوابه تا 9.5.اینجوری روزها خیلی سرحال ترم. مثل اینکه بیدار شد . من باید برم !!
10 دی 1390
1